شهید حاج ابراهیم ابوذر فرزند، رمضان در (حدود) سال ۱۳۱۷ شمسی در خانوادهای مذهبی در میرزاولنگ سرپل دیده به جهان گشود وی تحصیلات خود را در مکتبخانهی زادگاهش آغاز کرد. پس از آموختن، قرآن تعدادی از کتابهای دینی را نیز فراگرفت و از نعمت سواد خواندن و نوشتن بهرهمند گردید به ادامهی درس بسیار علاقه داشت؛ اما در منطقه مقطع بالاتر تدریس نمیشد جهت ادامهی تحصیل باید به نواحی دیگر سرپل هجرت میکرد. ازآنجاییکه او تنها پسر خانواده بود بستگانش با مسافرت او موافقت نکردند به همین جهت از ادامهی تحصیل بازماند. وضعیت اقتصادی پدرش چندان رضایتبخش نبود. او از همان دوره دستیار پدر شد.
در امر کشاورزی و جمعآوری محصولات زراعی با اعضای خانوادهاش همکاری میکرد. زمانی که به سن جوانی رسید تشکیل خانواده. داد از زندگی مشترکش هشت فرزند پسر از وی به یادگار ماندهاند. او از همت بالا و ارادهی قوی برخوردار بود بااینکه سن و سال چندانی نداشت راه تجارت صنایعدستی را در پیش گرفت به خاطر صداقت پشتکار و هوش سرشار، در میان بازاریان و تجار موقعیت خوبی پیدا کرد فقر و تنگدستی از زندگیاش رخت بربست و ازنظر مالی در شرایط مطلوبی قرار گرفت این تاجر جوان جهت زیارت خانهی خدا عازم سفر حج شد. در این مسافرت توفیقات زیادی برایش حاصل شد علاوه بر انجام فرایض حج، حرم مطهر حضرت رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) را نیز زیارت کرد در پایان با کوله باری از معنویت و خودسازی به زادگاه خویش بازگشت.
شهید حاج ابراهیم پسازآن همچون گذشته به شغل تجارت مشغول به کار شد. او هرگز دلباختهی دنیا نشد. پس از فراهم شدن مقدمات لازم برای دومین بار به زیارت خانه خدا به تشنهای میماند که هر چه بیشتر از آب زلال، معرفت معنویت و خداپرستی مینوشید بیشتر از گذشته حریصتر میشد به همین جهت بود که سومین بار توفیق زیارت خانهی کعبه را پیدا کرد از برکت این سفرهای با معنویت هرروز به اموالش افزوده میشد و در میان تاجران به جوانمردی شهرت یافت.
پسازآنکه کمونیستها قدرت را در افغانستان در دست گرفتند، تحولات جدید در کشور رخ داد. یکی از این رخدادها قیام عمومی مردم افغانستان در برابر دخالتهای بیگانگان در امور داخلی کشور، مخصوصاً ورود نظامیان شوروی به افغانستان بود همزمان با شدت گرفتن جنگها، شهید حاج ابراهیم که فردی وطندوست بود، از تجارت دست برداشت و ازآنپس در جمع مجاهدین قرار گرفت و راه جهاد آزادیبخش را در مقابل ارتش متجاوز شوروی برگزید.
در سال ۱۳۵۹ پس از تشکیل پایگاه چریکهای مسلمان در سرپل، وی از اولین افرادی بود که در راستای تثبیت موفقیت مجاهدین تلاشها و خدمات ارزنده به عمل آورد. مهمانخانهاش محل رفتوآمد و تجمع فرماندهان جهادی بود آنچه در توان داشت برای تقویت مجاهدین در معرض اخلاص گذاشت خود نیز درصحنههای مبارزه حضور مستمر پیدا میکرد شهید حاج ابراهیم بارها به یاری همسنگران جهادی خود به نواحی آفتاش، چهارباغ، شهر سرپل و سوزمه قلعه شتافت. با سلاحی که در اختیار داشت درراه آزادسازی میهن جانانه به مجاهدت پرداخت و یکبار در سنگرهای جهادی سوزمه قلعه در حین دفاع مجروح گردید. شهید حاج ابوذر در عین ر درعینحالی که در میدانهای رزم حضور مییافت، بهعنوان ریشسفید و فرد مورد اعتماد، خدمات ارزندهای برای امنیت و شکوفایی میرزاولنگ به عمل آورد.
شهید ابوذر در سال ۱۳۶۰ شمسی، پسازآنکه شهید سیدنی حسینی به شهادت رسید، به پیشنهاد مردم منطقه ریاست پایگاه جهادی میرزاولنگ را به عهده گرفت. این منطقه از مهمترین پایگاههای مجاهدین سرپل محسوب میشد و اداره و حفظ روابط حسنه نیاز به درایت خاصی داشت. شهید ابوذر با دوراندیشی و فعالیتهای گسترده بهراحتی بحرانها را پشت سر گذاشت. در مهرومومهای جهاد به جهت ثبات امنیتی در میرزاولنگ این منطقه بهعنوان مرکز پشتیبانی مجاهدین و محل تحصیل نوجوانان و جوانان و محل امن برای سکونت مهاجران بود. خدمات ارزندهی شهید حاج ابراهیم خشم اشغالگران شوروی و نوکران داخلی آنان را برانگیخت. به همین جهت قریه میرزاولنگ مخصوصاً منزل شهید ابراهیم چندین بار توسط طیارههای شوروی مورد حملات شدید هوایی قرار گرفت. هیچیک از این رویدادها در ادامهی فعالیتهای جهادی شهید ابوذر تأثیرگذار نشد و او همچنان مقتدرانه و مخلصانه به جهاد ادامه داد. از سال ۱۳۶۵ شمسی پسازآنکه مقر اصلی پاسداران جهاد اسلامی از آقتاش به میرزاولنگ انتقال یافت، فشارها و تهاجمات نظامی برای تصرف میرزاولنگ تشدید یافت. شهید حاج ابراهیم در این برهه از زمان نیز در سوق دادن نیروهای مردمی و دفع تهاجمات دشمن نقش ارزنده ایفا کرد.
در بهار سال ۱۳۷۱ یکی از بهترین روزهای زندگیاش محسوب میشد. از اینکه مجاهدین بعد از سیزده سال جهاد و مبارزه به پیروزی رسیده بودند، بسیار خرسند بود.
شهید ابوذر فردی مسئولیتپذیر بود به قدرت و منصب توجه نداشت. پس از پیروزی مجاهدین به کارهای تجارت مشغول شد. او هرگز از مسئولیت شانه خالی نمیکرد. همیشه با فرماندهان جهادی نشستوبرخاست. داشت در حلوفصل مشکلات مردم سریل میکوشید. او در این دوره نیز در بخشهای مختلف برای آرامش و آسایش مردم منطقه خدمات قابلتقدیر به عمل آورد.
شهید حاج ابراهیم یکی از سران پرتلاش جهادی سریل بود در میان جامعه محبوبیت خوبی داشت. در سالهای بعد از پیروزی مجاهدین تحولات جدید در ساحات شمال افغانستان به وقوع پیوست که هدف اصلی آن به حاشیه کشاندن نیروهای جهادی بود.
مجاهد شهید ابراهیم ابوذر در راستای اجرای این توطئه از پیش تعیینشده در سال ۱۳۷۵ مظلومانه به شهادت رسید.
پیکر شهید ابوذر با حضور پرشور مردم مسلمان سرپل در شرق شهر سرپل به خاک سپرده شد.